دانلود آهنگ امیر کبیر از شهرام ناظری
رميده از عطش سرخ آفتاب كوير ،
غريب و خسته رسيدم به قتلگاه امير ،
زمان، هنوز همان شرمسار بهت زده ،
زمين ، هنوز همين جان سخت لال شده ،
جهان هنوز همان دست بسته ي تقدير !
هنوز ، نفرين مي بارد از در و ديوار .
هنوز ، نفرت از پادشاه بد كردار .
هنوز وحشت از جانيان آدمخوار !
هنوز لعنت بر بانيان آن تزوير .
هنوز دست صنوبر به استغاثه بلند ،
هنوز بيد پريشيده سر فكنده به زير ،
هنوز همهمه ي سروها كه : « اي جلاد
مزن ! مكش ! چه كني ؟ هاي ؟ !
اي پليد شرير !
چگونه تيغ زني بر برهنه در حمام ؟
چگونه تير گشايي به شير در زنجير ! ؟ »
هنوز ، آب به سرخي زند كه در رگ جوي ،
هنوز ،
هنوز ،
هنوز ،
به قطره قطره ي گلگونه ، رنگ مي گيرد ،
از آنچه گرم چكيد از رگ امير كبير !
نه خون ، كه عشق به آزادگي ، شرف ، انسان
نه خون ، كه داروي غم هاي مردم ايران !
نه خون ، كه جوهر سيال دانش و تدبير .
هنوز زاري آب ،
هنوز ناله ي باد ،
هنوز گوش كر آسمان ، فسونگر پير !
هنوز منتظرانيم تا زگرمابه
برون خرامي * ، اي آفتاب عالم گير .
« نشيمن تو نه اين كنج محنت آباد ست
تو را زكنگره ي عرش مي زنند صفير ! »**
به اسب و پيل چه نازي كه رخ به خون شستند ،
در اين سراچه ي ماتم پياده شاه ، وزير !
چنو دوباره بيايد كسي ؟
-محال …محال…
هزار سال بماني اگر ،
چه دير..
چه دير… !